نقاشی صورت
من جدیدا به خاطر دانشگاه ماهی یکی دوبار میام تهران و این سری چون عمو مازیار کرمانشاه بود و میخواستم با اون برگردم تهران شما هم با خودم بردم .وقتی که بی تو میام همه فکر و ذکرم پیش تو میمونه هرچند که تو خیلی خیلی خونه عاطی جون بهت خوش میگذره و همش دعا میکنی که من برم تهران و تو بری اونجا.
ولی هربار که با خودم میارمت تهران جبران همه تنها گذاشتناتو میکنم و همه کار می کنم تا حسابی بهت خوش بگذره.
این دفعه هم پارک آب و آتش با دوستای مامان رفتیم سرزمین عجایب خونه دانیال و خونه رضا و رها ...
توی سرزمین عحایب با پیشنهاد خودت صورتتو نقاشی کردیم هر چند که تا پارسال میترسیدی و ده بار تصمیم گرفتی اما زود پشیمان میشدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی