یسنایسنا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

فرشته آسمونی من

روزمره های یسنا

1393/4/27 20:47
نویسنده : مامان یسنا
160 بازدید
اشتراک گذاری

یه ماهی که یسنا جون دیگه مهد کودک نمیره اما به جاش کلاس زبان میره و کلاس باله... 

الان یسنا خودش می خواد خاطراتشو بگه تا من بنوییم این نوشته های پایین از زبان دختر نازمه:

قبلا ماشین نداشتیم پیاده می رفتیم بعد دیگه یه ماشین خریدیم باهاش سوار شدیم هر روز می رفتیم همه جا اینقدر حال میداد که خونمون رفتیم کارتون حیوونا دیدم بعد خندیدم بعد خونه عاطی جون رفتیم کلی بازی کردیم خدا حافظی کردیم رفتیم....

تو این مدت من باید هفته ای یه بار به مدت دو روز می رفتم تهران کلاس و این برای اولین بار بود که دخترم از من دور شد و شبا خونه عاطی  جون می موند خلاصه منم  از این دو تا امتحان طراحی نظام و مرحله دوم راحت شدم و دوباره همه وقتمو می زارم برای عزیز دلم تو این کدت خیلی عذاب وجدان داشتم که برای دخترم وقت نمی زارم ولی از این به بعد برات جبران می گنم

 

اینا رو یسنا جون مامان گفت و من نوشتم 

خلاصه ای از خاطرات این مدت یسنا رو با عکس میزارم کلا تو این مدت اینقدر در گیر امتحان مرحله دوم ارشد بودم که همه چی تعطیل شده بود و فقط درس می خوندم یسنا هم به تبعیت از من درس می خوند اینم نمونه ای از درس خوندن دختر گلم

 

 

 

اولین تجربه قایق سواری دخترم در سراب نیلوفر

 این عکس هم مربوط به یه روزیه که از مهد کودک اومده بود و خونه ما جونش از خستگی خوابش برده بود

 

دیگه بعد از اینکه تصمیم گرفتیم گه یسنا خانوم مهد کودک نره و در عوض وقتشو با کلاسای مفید پر کنیم منم دیگه خونه نشین شدم و سر کار دیگه نرفتم و کلا در اختیار یسنا جون بودم.....

هفته ای دو روز کلاس باله هفته ای سه روز زبان و هفته ای یک روز فلوت داره نمی خوام از دوران طلایی یادگیریش کم استفاده بشه باید همه کار براش بکنیم تا موفق ترین باشه و این حس باید همیشه در وجودش قویتر بشه و خودشو باور داشته باشه و دست کم نگیره

همین الان من واقعا بهش افتخار می کنم تا اونجایی که تونستم کاری کردم که از همه هم سن و سالاش هم موفقتر و هم به جرات می تونم بگم مودب تره خوشگل مامان

ده روزی میشه که تقریبا یکی از بزرگترین معضلات ما حل شده دیگه خودش تنها میره می خوابه و کا هم به پاس قدردانی از این حرکت هر روز صبح یه جایزه زیر بالشش میزاریم

 

 

ستو این عکس بعد از امتحان مرحله دوم ارش که تهران بود دانیالو با خودم آوردن و یسنا تو این یه هفته که دانیال اومده بود حسابی خوش گذروند

پسندها (1)

نظرات (0)