یسنایسنا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

فرشته آسمونی من

ده ماهگی یسنا جونم

1390/4/25 15:40
نویسنده : مامان یسنا
76 بازدید
اشتراک گذاری

 

روزها همینطور دارن سزیع می گذرن و تو یسنای گلم هر روز بزرگتر می شی و کارای جدیدی یاد می گیری. وقتی به عکسای قبل تر نگاه می کنم دلم برای اون روزا هم تنگ می شه.هر چند که الان هم هر روز منتظر یه حرکت جدید تو هستم .هر کدامش شیرینی خاص خودشو داره و من عاشق لحظه لحظش هستم.امروز دختر عزیزم تو نه ماهت کامل شد و وارد ماه دهم زندگیت شده .تو این مماه بیشتر از هر وقت دیگه ای حرکاتت به روز شد

اول از همه تو این ماه شروع کردی به چهار دست و پا رفتن.

بعد از چند روز از شروع چهار دست و پا رفتن وایسادی.دیگه خودت کامل بلدی بلند شی و وایسی .البته این حرکت جدیدت باعث شد که خانه ما عاری از هرگونه میز ومیز عسلی بشه و همه میزها به بالای میز نهار خوری منتقل شدن.

اما بعد از گذشت نه ماه هنوز هم بد غذایی و به سختی بهت غذا میدم .شیوه جدید غذا دادن من به شما اینه که جلوی بیبی انیشتین می شینیم و من همه کلمات اونا را با هزار تا ادا اصول دیگه تکرار می کنم تا شما مرحمت بفرمایید قدری غذا نوش جان کنین.

تو این ماه عمده غذای اصلی یسنا خانوم طالبی و هندوانه بود که بی هیچ مشقتی دهنشو برای اینا باز می کرد.

بازی های جدیدی هم یاد گرفته از جمله کلاغ پر و لی لی حوضک . یاد گرفته خودشو زیر پتویی چیزی قایم کنه و موقعی که بیاد بیرون ما بگیم تای و کلی ذوق کنیم و بخندیم.

تازگیا هر کسی موقع حرف زدن یا تلفن صحبت کردن بخنده یسنا هم باهاش همراهی میکنه و زوری می خنده. الهی که من فدای خنده زوریت بشم .

هر چیزی هم که دستش باشه به محض اینکه بگم بده سریع دستشو دراز می کنه و میده به من .عاشق اون ادب و شخصیتت هستم فرشته کوچولوی من...

میوه بیسکوییت یا هر چیز دیگه ای که دستش بدم تا بخوره نصفش هم به زور می زاره دهن مامانی تا من هم بخورم .فقط این نوع خوردن مخصوص مامانیه و به هیچکس دیگه هم نمی ده.

عادت بدش هم شده این که یک ثانیه از من جدا نمی شه.وای به اون روزیکه یه جایی هم مهمان باشیم .اینقدر به من می چسبه و از سر و کولم بالا میره که دیگه از خستگی می میرم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)