یسنایسنا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

فرشته آسمونی من

نه ماهگی یسنا جونم

1390/3/25 15:45
نویسنده : مامان یسنا
77 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی وارد نه ماهگی شدی ما خانه مامانم بودیم و تو این سه روز تو کلی پیشرفت داشتی. حوصله ندارم تو این صفحه راجع به اون خبر بد بنویسم .فقطمی خوام از شیرسن کاریات بنویسم عسل مامان.

وقتی دستت به یه چیز داغ می خوره می گی بوووووووووووووو!!!

نشسته یه عالمه جلو میایی و بعضی وقتا دستتو می زاری جلوت و رو باسن بلند می شی و فکر کنم کم کم می خوایی پاشی وایسی .

امروز وقتی تو تخت پارکت گذاشتمت دستتو گذاشتی لبه تخت و یه کم ایستادی ولی سریع افتادی و شروع به گریه کردی.

تو این چند روزه اینقدر خندیدی که خدا می دانه و تلافی تمامی این مدتو در آوردی.طوریکه دیشب دیگه با خودت می خندیدی و اصلا حاضر نبودی بخوابی و خلاصه با چه بد بختی ساعت دو شب خواباندمت..

دیگه از غذا خوردنت چیزی نگم بهتره. خیلی لاغر شدی از ماه اسفند تا حالا فقط 400 گرم اضافه کردی و شدی 7.400

هر مدل غذایی می شد برات درست کردم ولی تو فقط سرلاک و موز می خوری البته تو این چند روزه مامانم به زور هم شده بود بهت کباب میداد که آبشو بخوری

.موقع خوابیدنم که جدیدا میایی بغلم و سرتو رو سینم میزاری و شروع میکنی به شصت خوردن و منم کلی برات حرف می زنم و قربان صدقت می رم و این بهترین لحظه زندگی منه که تو بغلم آرام می گیری و می خوابی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)