یسنایسنا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

فرشته آسمونی من

یسنا بابایی

1390/3/25 15:41
نویسنده : مامان یسنا
94 بازدید
اشتراک گذاری

باورم نمی شه که دختر کوچولوم اینقدر عاقل شده که فقط دلش می خواد کنار باباش باشه .همیشه می ترسیدم که نکنه یسنا زیاد با مهدی نتواند ارتباط بگیره . چون در طول روز خیلی کم مهدی رو می بینه ولی دختر گلم معرفتش خیلی بیشتر از این حرفاس و تو این مدت اینو به من و باباش ثابت کرده.و اینقدر با ناز و اداهاش خودشو تو دل همه (مخصوصا باباش) جا کرده که خدا می دانه.

امروز برای اولین بار بود که اینجوری به مهدی می چسبید و ازش جدا نمی شد.از تو آسانسور خودشو پرت داد بغل مهدی و تو خانه هم حتی بهش اجازه نداد لباسشو عوض کنه و محکم چسبیده بود بغلش.حتی چند بار من خواستم بگیرمش تا مهدی لباسشو عوض کنه ولی اصلا راضی نمی شد و می زد زیر گریه...

خلاصه امروز حسابی برای باباش دلبری کرد و طوری شده بودکه صبح هم نمی ذاشت مهدی بره سر کار و تا پاشو از اتاق بیرون می ذاشت و می خواست بره سر کار یسنا می زد زیر گریه......

خدای خوب و مهربان من باز هم در آخر دعا می کنم و ازت می خوام که همیشه خانواده ما رو اینطوری شاد و سر زنده در کنار هم بزاری.الهی آمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)