یسنایسنا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

فرشته آسمونی من

دلتنگی های مامانی

1389/5/26 18:20
نویسنده : مامان یسنا
97 بازدید
اشتراک گذاری

یسنای عزیزم نمی دونی چقدر دلتنگ دیدنت هستم . این ماه آخر داره برام مثل یه قرن می گذره . هر روز از صبح تا موقع خواب فکر و ذکرم تو شدی دیگه از موقعی که اتاقت هم کامل شد مامانی بیشتر دلش واست تنگ می شه .همه وسایلت حاضر و آماده اما خودت هنوز نیستی .

تازگی ها همش تو اتاق تو هستم .شاید روزی ۱۰ بار کمداتو باز می کنم و وسایلتو نگاه می کنم . هیچ وقت باورم نمی شد که اینقدر عاشق نی نی تو شکمم باشم ........

هر روز پیش خودم اولین لحظه ای که ببینمت و در آغوش بگیرمت رو مجسم می کنم .یعنی تو چه شکلی هستی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شبیه منی یا شبیه بابایی؟؟؟؟؟؟؟؟////

هر شکلی باشی و به هر کس شبیه باشی مهم نیست .فقط مهم اینه که تو رو دارم و تو بچه ناز منی . این تو بودی که با اومدنت تو زندگیم احساس قشنگ مادر شدنو بهم هدیه دادی . تو بزرگترین نعمتی هستی که تا امروزخدا به ما داده .خدای مهربونم به خاطر همه نعمت ها و مهم تر از همه به خاطر وجود یسنای عزیزم ازت ممنون و سپاسگزارم.. 

دلتنگ بوییدنت ....دلتنگ بوسیدنت ......دلتنگ در آغوش گرفتنت......دلتنگ خواباندنت ......دلتنگ دستای نرم و کوچولوت هستم ......

خلاصه اینکه دلتنگی مامانی واسه تو تمومی نداره .در آخر هم از خدا و فرشته های مهربون می خوام که تا آخرش مراقب تو باشن و سالم تحویلت بگیرم ......

                                            یه بوس کوچولو از اون لپای نرم و توپولی می کنم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)