یسنایسنا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

فرشته آسمونی من

از شیر گرفتن یسنا

1391/2/7 11:46
نویسنده : مامان یسنا
113 بازدید
اشتراک گذاری

امروز سخت ترین کار زندگیمو انجام دادم .دو هفته می شه که دارم تلاش می کنم تو رو از شیر بگیرم ولی نمی تونستم خودمو قانع کنم خیلی سخت بود فرشته کوچولوی من.....

با وجود اینکه دکترت گفت که اینکار رو به خاطر افت وزنت تو ماه گذشته انجام بدیم ولی با این وجود خیلی تصمیم سختی بود . اول خواستم ذره ذره کمش کنم .اما با توجه به شناختی که از تو وابستگی شدیدت داشتم با بابات تصمیم به تلخ کردن و یکباره از شیر گرفتن کردیم .

بالاخره امروز ظهر تمومش کردم. ولی فکز نمی کردم که اینقدر منطقی باشی و فقط یه بار که مزه دهنت تلخ شد دیگه نخوردی و هر بار بهت پیشنهاد می دادم می گفتی تخه!!!

ولی راستشو بخوای خودمم خیلی دلم برای شیر دادنت تنگ می شه .عاشقانه ترین لحظاتو داشتیم ....

دختر مهربونم تو این مورد هم اذیتم نکردی و واقعا مثل یه فرشته قبول کردی که دیگه نباید بخوری .

عصر هم من و تو وعاطی جون رفتیم بیرون و من کلی برات شیشه و شیرخشک و سرلاک و انواع شیر با طعم های مختلف خریدم که شاید شیشه گرفتی و شیر خوردی عزیز دلم...

شب هم خونه بهادر پسر خاله بابا دعوت بودیم و بعد همگی رفتیم بیرون قدم زدیم .تو هم با کالسکه بردم شاید بخوابی ولی تا وقتی برگشتیم خونه نخوابیدی و اون موقع بود که دقیقا فهمیدی چی شده و حالا باید با چه وسیله ای خودتو خواب کنی و دو سه ساعتی گریه می کردی و تو بغلم یه لحظه خوابت می برد و سریع بیدار می شدی و جیغ می زدی...

وای که چه شب بدیو گذروندیم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)