یه مریضی سخت

دختر ناز و قشنگم مریض شدی بازم و دوباره دل مامانی رو پر از غم و غصه کردی .تو این مدت اگه یه نیم کیلویی وزن زیاد کردی نه تنها همشو از دست دادی بلکه لاغر تر از دیروز هم شدی .

هفته پیش بردمت موهاتو کوتاه کردی ناز شدی ولی خیلی کوتاه کرد و شبیه پسرا شدی .با خودم می گم نکنه موهاتو خیس کرد سرما خوردی از یه طرف هم فکر می کنم شاید از مهد کودک گرفته باشی ولی هر طوری که مریض شده باشی هم خودت خیلی اذیت شدی وهم منو داغون کردی.

منم که تنها و بی هیچ کمکی دو شب خونه عاطی جون رفتیم باز خدارو شکر که اونا رو دارم که کمکم بکنن تو شرایط سخت وگرنه نمی دونستم چیکار باید می کردم با این اطرافیان مسئولیت پذیر و متوقع !!!!!

نمی دونی که چقدر دلگیرم از دست این دنیا .امروز روز تولدمه تنها کسی که تا حالا بهم زنگ زده و تبریک گفته آناهید بوده .اونایی که اسمشونو نمی برمو از همه متوقع ترن که خودشونو حسابی خواب گرفتن نکنه کادو بدن .منم نه برای تو و نه برای خودم ازشون گدایی محبت نمی کنم .امیدوارم که برای خیلی از کاراشون جواب پس بدن.

دختر نازم خواهش می کنم تو مثل مامانت هیچ وقت زندگی نکن .من همیشه دستمو عسلی کردم گذاشتم دهن هر کی (غیر از مامان و بابام )چنان گازی گرفت که زخمش رو دلم هم موند .بازم می گم قوی باش قوی...............

تا جایی که می تونی از حق خودت دفاع کن نذار پایمال کردن حقت عادت دیگران و وطیفه خودت بشه از هیچی نترس کاری که به نفع خودت و خواسته های خودته انجام بده.فقط و فقط به خودت فکر کن و به کسایی که دوستشون داری و ناراحتی یا خوشحالیشون برات اهمیت داره فکر کن .اصلا تزار خواسته های یه مشت آدمای حرف مفت زن طعم خوشبختی و خوب زندگی کردنو ازت بگیره.

شاد زندگی کردن تو نهایت آرزومه به خودت ایمان داشته باش که هر کاری در قدرت و توانت هست.

تو این زمینه مامانت بد الگویی نیست .من اگه قطعا دنبال یه چیزی برم مطمئنا بهش می رسم عزیز دلم اگه تو بعضی وقتا موفق نشدم دلیلش عدم اعتماد به نفس کافی و ترس از حرف و برداشت دیگران بوده که همیشه بزرگترین مانع بر سر راهم بوده .

یسنای گلم مدتیه که یه تصمیم جدید گرفتم می خوام فوق لیسانس شرکت کنم  و باید قبول بشم دلیلای زیادی دارم.مهم ترین دلیلم تو و آینده توئه . اولا که می خوام تهران شرکت کنم تا بتونم یه جورایی شرایط زندگی اونجا رو مهیا کنم .بعدش هم در آینده ای که همه پدر و مادر بچه ها شغل و مدارج عالی دارن تو چه تو مدرسه و چه تو جمع دوستات و چه موقع ازدواج چیزی کمتر از بقیه نداشته باشی .هر چند که هیچ کدومواز اینا رو تو نباید برای خودت معیار خوشبخت شدن بدونی .مهم ترین اینه که پدر و مادرت می خوان و همه سعیشونو می کنن که تو شاد و خوشبخت باشی و در آخر فرشته کوچولویی آسمونی من ازت می خوام برام دعا کنی تا به خواستم برسم ولی توهم باید یه ذره تو این راه کمکم کنی و خیلی کارها از جمله بدل بدل رو کنار بزاری....

به امید موفقیت من و یسنا در تمامی مراحل با هم بودنمان