یسنایسنا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

فرشته آسمونی من

اولین برف بازی فرشته کوچولوم...

1391/10/24 1:28
نویسنده : مامان یسنا
138 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب حسابی برف اومد ولی تو شب پیش ما نبودی خونه عاطی جون بودی .خلاصه اگه اونجا باشیم برگشتنمون با تو یه داستانی میشه .پریشب هم شام اونجا مهمون بودیم موقع برگشت اینقدر گریه کردیم که دیگه خود بابات دلش سوخت و گذاشت دوشب واسه خودت خوش بگذرونی.وقتی هم که بهت می گن اجازه بگیر شب اینجا بمونی انگار شکنجت می دن بس که مغروری.....

عصر هم عاطی جون رفته بود واست لگن و چند تا کتاب در مورد جیش کردن گرفته بود ببینیم می تونیم ازپوشک بگیریمت یا نه؟؟؟

ولی یه بار رو لگن جیش کرده بودی یه بار هم رو فرششون .البته خونه خودمون هم دو بار جیش کردی رو زمین .نمی دونم تو که اینقدر باهوشی و از همه چیز سر در میاری و مثل بلبل حرف می زنی پس چراجیشتو نمیگی.

یسنای گلم تو خیلی خیلی دختر مودب و خوب و آرومی هستی ولی واقعا نمیدونم سر بعضی از مسایل چرا اینقدر حرصم میدی یکیش غذا خوردن دارو خوردن خوابیدن .وهقعا بعضی اوقات سر این مسایل اینقدر حرصم می دی که مجبور میشم باهات بلند حرف بزن و تو هم حساس ....سریع ناراحت میشی .پند روز پیش تا ٦ صبح نخوابیدی و وقتی باهات بلند حرف زدی یه جوری باهام حرف می زنی که عمرا بتونم تحمل کنم و دوباره بغلت می گیرمت و لوس بازیای تو هم دوباره شروع میشه....

مثلا میگی من ناراحت شدم یا باهات قهر میشما....

بعضی وقتا هم که حالت صورتمو عوض می کنم تند تند می پرسی ناراحت شدی ؟؟؟عصبانی شدی ؟؟؟

وتنگم نه خیالت راحت نمیشه انگار...

خلاصه از برف بازی بگم .فردای اونروز که برف اومد من و بابا اومدیم دنبالت و خواستیم بریم که یه برف بازی حسابی بکنیم که دیدیم بیشتر برفا آب شده و رفتیم تو سراب و بالاخره جایی رو پیدا کردیم که یه کم برف بود و تو دیگه اینقدر بازی کردی و اولش می خواستی آدم برفی درست کنی و جای دماغش هویجی که عاطی جون داده بود بزاری ولی برف کم اجازه اینکار رو بهت ندادو با غلط زدن و خوابیدن رو برفا خودت به آدم برفی تبدیل شدی!!!!!!!!!!!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)