از شیر گرفتن یسنا
امروز سخت ترین کار زندگیمو انجام دادم .دو هفته می شه که دارم تلاش می کنم تو رو از شیر بگیرم ولی نمی تونستم خودمو قانع کنم خیلی سخت بود فرشته کوچولوی من..... با وجود اینکه دکترت گفت که اینکار رو به خاطر افت وزنت تو ماه گذشته انجام بدیم ولی با این وجود خیلی تصمیم سختی بود . اول خواستم ذره ذره کمش کنم .اما با توجه به شناختی که از تو وابستگی شدیدت داشتم با بابات تصمیم به تلخ کردن و یکباره از شیر گرفتن کردیم . بالاخره امروز ظهر تمومش کردم. ولی فکز نمی کردم که اینقدر منطقی باشی و فقط یه بار که مزه دهنت تلخ شد دیگه نخوردی و هر بار بهت پیشنهاد می دادم می گفتی تخه!!! ولی راستشو بخوای خودمم خیلی دلم برای شیر دادنت تنگ می شه .عاشقانه ترین لحظاتو ...