شب پر استرس و احساس قشنگ مادر شدن
امروز چه روزی بود !!!!!!!!!!!!!!!!
درعین ناباوری دیدم اومدی ولی هنوز کاملا باورم نمی شه تا فردا که آزمایش بدم و
همه چیز معلوم بشه .
امروز بابایی امتحان اخلاق داشت و صبح رفت امتحان داد.بعدش نهار رفتیم خونه
مامان بزرگت .من بعد از نهار برگشتم خونه و از سر بی حوصلگی یه دونه تست
خونگی امتحان کردم .مثبت شد.......................
اصلا باورم نمی شد اصلا فکرشو نمی کردم که مثبت شده باشه .این ماه دیگه یه ذره
بیخیال شده بودم ولی دروغ نگم روزی نبود که بهت فکر نکنم .حتی یه شب خواب
دیدم که اومدی و تازه از بیمارستان برگشتیم و همه خونمون جمع شدن و از زیبایی
تو و از چشمای قشنگت تعریف می کنن...............
تازه این ماه کتاب گرفته بودم واسه کارشناسی ارشد بخونم و کلاس عکاسی هم
ثبت نام کردم ولی عزیزم اگه تو اومده باشی دیگه هیچ چیز به اندازه تو واسم ارزش
نداره .می خوام همه لحظاتمو با تو باشم و در آغوش بگیرمت .
خدای خوبم فردا دیگه کاملا مطمئن می شم .یعنی واقعا دارم مامان میشم ؟؟؟؟؟؟؟
بعد از اون تست دو تا دیگه امتحان کردم ویکی هیچی نشون نداد و دومیش مثبت
بود .
من امشبو چجوری سر کنم تا فردا که برم آزمایش از استرس خوابم نمی بره.