احساس کردم داری ازم دور میشی
دختر نازنینم دو روز میشه که خیلی به من احساس نشون نمی دی خیلی دلم گرفته همیشه از خدا خواستم در نظر تو بهترین باشم و برای تو بهترین و نزدیکترین دوست اما نمی دانم چرا چند روزه که مثل قبل نیستی البته منم این مدت درگیر کنکور و کلاسم و مثل قبل نمی تونم باهات وقت بگذرانم ولی من بهت قول می دم به محض اینکه امتحانمو دادم سراسر در کنار تو باشم عزیز دل مامان یه لحظه بی تو نفس کشیدن برام عذابه ..... در آغوش گرفتنت موقعی که خوابی و تو رو بوسیدن و نوازش کردن جز آرزوهای هر روز منه.برای اولین باره که می خوام بی تو سفر کنم می خوام دو روزه برم تهران کلاس و برگردم امروز ظهر با من نیومدی خونه عاطی جون و خونه ماکان جونت موندی و منو بیشتر از همی...
نویسنده :
مامان یسنا
14:36